ღ♥ دوباره خوابتو دیدم!
ولادت با سعادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی (ع) بر شیعیان مبارک.....
................................................................................................................................
سلام خوشگل مامان....!
این یکی دو روزه میخواستم بیام برات بنویسم اما وقت نمیشد...!
چند روز پیش خوابتو دیدم....!
بر خلاف همیشه که صورتت برام مبهم بود و هیچ ذهنیتی از قیافه و صورتت نداشتم
این بار صورت ماهت رو کاملا توی خواب دیدم...!!
بغلت کرده بودمو میبوسیدمت! خیلی خوردنی بودی..! خوشگل و کوچولو...! یه نوزاد مامانی!!
هروقت خوابتو میبینم حس مادر بودنم شکوفا میشه و وسوسه میشم که دعوتت کنیم بیای!
شبش خونه مامان جون دعوت بودیم....!
به مامانم هم گفتم که خوابتو دیدم!!!رفتم سراغ اون چمدون بزرگی که مامان جون
یه مقدار وسایل و عروسک و لباس و این چیزا کنار گذاشته واسه تو...!!
کی می رسه روزی که بریم واست کلی خرید کنیم....!!!
راستی دختر عمه بابایی بود گفتم دوقلو داره...!
امروز اس ام اس زده میگه پرستار بچه سراغ نداری....!!!
یا یکی که توی کارهای خونه و بچه داری بتونه کمکم کنه!!
واقعا سخته به دو تا بچه رسیدن و خونه داری و شوهر داری ...!!!
مامان جــون و بابا جونم به مناسبت اولــین ماه رمضان زندگی مشـــترکمون
یه دستگاه آبسرد کن بهمون هدیه دادن دستشون درد نکنه
سه شنبه دهم مرداد تولد مامان جون بود....
اون روز مامان جون و خاله مریم تنها بودن و گفتم واسه افطار بیان خونه ما....
به جای کیک تولد واسه مامانم ژله رنگین کمان درست کردم...
فکر کرده بود من تولدشو یادم رفته!یه کیف خوشکل هم بهش کادو دادم....
دو روز بعدش یعنی دوازدهم هم تولد زنداداشم بود بهش زنگ زدم و تبریک گفتم....
میدونی قاصدکم روز تولد آدما یه روز خیلی مهمه توی زندگیشون...
پس سعی کن روز تولد نزدیکانتو همیشه به خاطر بسپاری و در این روز با تبریک گفتن و
نشان دادن اینکه به یادشونی بهترین هدیه رو بهشون بدی....
من روز تولد خودم و بابایی رو خیلی دوست دارم
اما مطمئنم روز تولد تو برای من یه روز خیلی متفاوت تر از این روزها خواهد بود......