علی عزیز دل ماعلی عزیز دل ما، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره
زندگی شیرین مازندگی شیرین ما، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 26 روز سن داره

♥`*•.¸علی کوچولو پسر پاییزی من ¸.•*´♥

ღ♥ یه روز بد ♥ღ

1391/2/20 20:39
776 بازدید
اشتراک گذاری

سلام قاصدک مامان........

خوبی گل من؟!

مامانی امروز خیلی ناراحتم......کلی گریه کردم....

آخه اتفاق خیلی خیلی خیلی بدی افتاد...امروز دایی ِ مامان از زنش جدا شد...


اونها خیلی با هم خوب بودن و عاشق هم بودن...

مشکلاتی هم داشتن،مثل همه ی زن و شوهر ها...

اما بچه دار نشدن...13 سال از زندگیشون گذشت...تا همین عید 90 هم با هم خوب بودن اما

یهو رفتار زنداییم عوض شد...گفت میخوام جدا شم...گفت من بچه میخواستم....


اما دایی زیر بار نرفت....دوسش داشت...میگفت نمیخوام زندگیمو از دست بدم...

یکسال دوام آورد زیر فشارهایی که زنش بهش آورد...مهرش رو اجرا گذشت و ...

امروز دایی راضی شد...راضی شد ازش جدا شه...

امروز روز خیلی تلخیه برای ما...خیلی تلاش کردیم که برگرده..خیلی باهاش صحبت کردیم اما مرغش یه پا داشت..

 

من و بابایی برامون مهم نیست بچه دار شدن یا نشدن...یعنی مهم هست...!

اما نه اونقدری که با نبودنت زندگیمونو از هم بپاشیم...

اگر تو باشی و بیای پیشمون خدا رو شاکریم و با کمک خودش بزرگت میکنیم..تربیتت میکنیم...

 

اما اگر خدای ناکرده، زبونم لال،خدا ما رو لایق پدر و مادر شدن ندونست مهم نیست...

من و بابایی خوشبختیم...زندگیمونو خراب نمیکنیم...حتما حکمتی بوده...

میام اینجا و باهات حرف میزنم...اینجوری حس مادر بودن بهم دست میده...

 

در هر حال باید راضی بود به رضای خدا....

خدا نخواست اونا بچه دار شن...همینطور که نخواست عمو و زن عموی باباجون بچه دار شن...

اونا نزدیک 40 ساله که کنار همن...بدون بچه...همه جا رفتن برای درمان...

المان..انگلیس.فرانسه.مجارستان.هندوستان و... و ... و... اما نشد...اونا هم راضی شدن به خواست خدا..

 

خدایا به همه ی ما کمک کن تا راضی باشیم به آنچه که داریم...

که ناشکری نکنیم...قدر نعمت هاتو بدونیم...

کمکمون تا زندگی هامونو حفظ کنیم و بکوشیم در محکم تر کردن گِرهی که به قلبامون زدیم 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (24)

بهـــــــــــــار
20 اردیبهشت 91 13:56
سلام گلم باعث افتخارمه که دوستی مثل تو داشته باشم آره دبیرم ریاضی دبیرستان تدریس میکنم


♥ مامان آینده♥ : سلام عزیز دلم...!ممنونم گلم شما لطف داری !
به به خانوم معلم...!همیشه موفق باشی عزیز دلم

بهـــــــــــــار
20 اردیبهشت 91 13:58
وای چرااااااااااااااا ناراحت شدم دوس ندارم آشیانه ی کسی از هم بپاشههههه


♥ مامان آینده♥ : ممنونم از همدردیت...ما هم خیلی ناراحتیم....
خیلی سخته جدایی بعد از اینهمه سال

مامان نفس طلایی
20 اردیبهشت 91 19:19
وای خیلی ناراحت شدم ... ما هم با شما هم عقیده ایم البته امیدوارم خدا تو امتحانات سخت زندگی ما رو سربلند بیرون بیاره


♥ مامان آینده♥ : آره عزیزم خیلی سخته...انشالله واسه کسی پیش نیاد..
مامان الهه
21 اردیبهشت 91 10:30
خیلی متاسفم حتما در این جدایی هم حکمتی بوده
به هرحال امیدوارم دیگه پستی با همچین عنوانی تو این وبلاگ و هیچ وبلاگ دیگه ای نبینم


♥ مامان آینده♥ : ممنون مامان الهه مهربون...
بله صد در صد حکمت خدا بوده...انشالله ...
مامان سمیرا
21 اردیبهشت 91 11:32
سلام عزیزم روزت مبارک
اخه چه جوری از دلش اومد!!!!!!
ما هم بعد از 7 سال خدا بهمون بچه داد ولی از این فکرا نمیکردیم.
نا راحت شدم


♥ مامان آینده♥ :سلام مهربون...!!ممنون عزیز روز شما هم مبارک!

کاش همه مثل شما بودن خانومی
مامان نفس طلایی
22 اردیبهشت 91 20:08
روزت مبارک خانومی


♥ مامان آینده♥ : ممنونم مهربونم....!
مامانی فری
23 اردیبهشت 91 8:53
در میان دستهایت عشق پیدا میشود

زیر باران نگاهت نسترن وا میشود

با عبور وازه ها از گوشه لبهای تو

مهربانیهای قلبت خوب معنا می شود

زن لبخند خداوند است تقدیم به شما که

زیباترین لبخند خدایید


♥ مامان آینده♥ : واااای عزیزم خیلی قشنگ بود...!مرررسی!

نایسل
23 اردیبهشت 91 19:38
زن بودن مثل ققنوس بودن است ؛
هي آتش مي گيري و باز نا اميد نمي شوي .. ، و از خاكسترت زن متولد مي شود .. .
زن قداست دارد .. ، براي با او بودن بايد مرد بود ..، نه نر !!
نفس تازه كن بانو ..
"روزت مبارك


♥ مامان آینده♥ : ممنونم مهربونم!خیلی قشنگ بود...!روز شما هم مبارک باشه!
فاطمه سادات
24 اردیبهشت 91 23:47
آخی چه بد!
خدا واسه کسی نخواد
عزیزم بیا پیشم رمز خصوصی


♥ مامان آینده♥ : انشالله که این اتفاق واسه کسی نیفته...
باشه عزیزم...
بهـــــــــــــار
26 اردیبهشت 91 18:52
سلامممممم خبری ازت نیست عزیزمممم


♥ مامان آینده♥ :سلاااااام مهربونم...!

آره گلم مسافرت بودم...یه چند وقتی از نت دور بودم..
مامان نفس طلایی
27 اردیبهشت 91 15:46
خوبی دوستم ؟


♥ مامان آینده♥ : ممنونم عزیز دلم...!مگه میشا با داشتن

دوستای خوب و با معرفتی مثل شما بد باشم؟!
بهـــــــــــــار
28 اردیبهشت 91 21:22
سلاممممممممممممم کجایی دوستمممممممم بیا دیگه پیشم


♥ مامان آینده♥ : سلااااااااااااام باشه عزیز اوووووومدم!!!
بهـــــــــــــار
29 اردیبهشت 91 10:25
سلام صبح بخیرررررررررررر
منم پیام تبریک فرستاده بودم ظاهرا نرسیده
روز شما هم مبارک گلمممممممممم مگه میشه دوست به این خوبی رو فراموش کرددددد


♥ مامان آینده♥ : سلام بهارم...!صبح شما هم بخیر ممنونم عزیزم...
مامان نفس طلایی
29 اردیبهشت 91 20:06



♥ مامان آینده♥ :
بهـــــــــــــار
31 اردیبهشت 91 23:34
سلامممممممممم کوشی تو دلم برات تنگ شده


♥ مامان آینده♥ : سلام بهارم...! دل منم تنگ شده اما فرصت اومدن به نت رو ندارم
بهـــــــــــــار
1 خرداد 91 0:15
عزیزمممممم چراااااااااااااااااااااااا فدات بشم مواظب خودت باش گلم


♥ مامان آینده♥ :نمیدونم چی شد گلوم چرک کرد حسابی..!آمپول زدم الان خدا رو شکر بهترم
نایسل
1 خرداد 91 0:24
آخی عزیززز دلم خوبی تووب بهار خوندم مریضی مثه من کلی غصه خوردم


♥ مامان آینده♥ : مرسی نایسل جونم...فدات شم غصه نخور خدا رو شکر بهترم...
آخی گلم تو هم مریضی؟؟! انشالله زود زود خوب شی
نایسل
1 خرداد 91 0:25
عزیززز دلم خوبه که اینا جدا شدن
دایی من و زن دایی ام اگه بشه گفت زن دایی
بعد دوتا بچه دختر مثه گل یکی 7سالشه یکی 14 سال جدا نشدن که هیچ
زنه خونشو جدا کرده بچه هارو هم برده
الان 4 ساله دقیقا دایی هم در به در دنبالشونه
4 سال فکر کن بدون بچه جدا شدن
دوتا بچه پر پر نشدن

♥ مامان آینده♥ : آره خدا شکر که حداقل بچه نداشتن...
میدونی نایسل بچه براش فقط یه بهانه بود برا جدایی..
واااای چه بد....!!آخه چه دلی داره این زن...!
انشالله هرچه زودتر سر عقل بیاد
مامان مریم
1 خرداد 91 10:09
سلام عزیزم کجایی؟کم پیدا ؟دلم برات تنگ شد ه ایشالله هر جا باشی خو ش باشی عزیزم


♥ مامان آینده♥ : سلام به مامان مریم مهربونم

آره حساااابی کم پیدا شدم!!انشالله به زودی از خجالت محبتاتون در میام..
ماماني
1 خرداد 91 12:16
سلام خانم گل خوبي ؟
خيلي ناراحت شدم از شنيدن اين حرف ها
ان شا الله خير هر دوشون پيش بياد
ببخش من امتحان داشتم نمي دونم رمز دادم يا نه الان براتون تلگراف كردم شاد و خوش بخت باشين يا علي


♥ مامان آینده♥ : سلام به مامانی مهربون ممنونم عزیز دلم که به دیدنم اومدی بله رمز رو دریافت کردم..
حتما خدمت میرسم

بهـــــــــــــار
1 خرداد 91 23:55
سلام عزیزم حالت بهتر شده خبری ازت نیست جیگرممممممممممممم


♥ مامان آینده♥ : سلام بهارم........خدااااا رو شکر خیلی بهترم
حسناسادات
2 خرداد 91 11:13
خصوصی


♥ مامان آینده♥ :
بهار
2 خرداد 91 14:08
سلام مامان اینده........انشالله همیشه تو زندگیتون خوب وخوش باشین.....تو خوشیهاتون برا کسایی که بچه میخوان هم دعاکنید....موفق باشید


♥ مامان آینده♥ : سلام به بهار خانومی مهربون...!
ممنونم از حضورتون خیلی ممنون عزیز دلم همچنین شما..
انشالله...دعای همیشگی من همینه...
انشالله طعم شیرین چدر و مادر شدن رو همه ی زوجهای عزیز سرزمینم بچشن...
نایسل
6 خرداد 91 21:51
ای بابا تو نمیدونی الهام کیه ؟


♥ مامان آینده♥ : نه والا....!!