ღ♥ خدای مهربون...
سلام خوشگلم.....
از بچگی یادمه که میگفتن هروقت خواستید با خدا حرف بزنید نماز بخونید
و هر وقت خواستید خدا با شما حرف بزنه قرآن بخونید....
و هر بار که من و بابایی نیاز داربم خدا باهامون حرف بزنه و میریم سراغ قران ،
چه زیبا و دلنشین خدای مهربونمون باهامون صحبت میکنه...!
بارها شده دلتنگ بودیم؛برای کاری مردد بودیم؛ احتیاج به راهنمایی یا دلگرمی و انگیزه
داشتیم و قرآن رو باز کردیم تا خدا باهامون حرف بزنه....
بیشتر وقتها اینکارو بابایی انجام میده...
قاصدکم بابای مهربونت ، دل ِ پاک و نیت ِ صافی داره....!
هر بار که قرآن رو باز میکنه هر نیتی که کرده باشیم مطابق همون
خدای بزرگ و مهربونمون باهامون حرف میزنه و راهنماییمون میکنه....!!
خیلی وقتها از اینکه اینقدر واضح و آشکار باهامون صحبت کرده
مو های تنم سیخ میشن و اشکم جاری میشه...!!
اون لحظه اس که با تمام وجود حضور خدا رو در کنارمون حس میکنیم...
امروز اومدم تا از یکی از این لحظات شیرین بنویسم برات...
همیشه موقع تحویل سال بابایی قرآن رو باز میکنه...
امسال همون لحظه نشد که اینکارو انجام بدیم اما چند دقیقه بعد از سال تحویل
بابایی قرآن رو آورد و باز کرد....!!
به نیت اینکه ببینیم امسال چه سالی میشه برای ما و چه چیزایی پیش رومونه
و مهمتر از همه......اینکه خدا امسال به ما یه فرشته کوچولوی سالم و صالح میده یا نه؟!!
میدونی چه سوره و چه آیه هایی اومد قاصدکم؟!!!
سوره ی حضرت مریم...!!!
شروع سوره با این آیه است:
(اين) يادى است از رحمت پروردگار تو نسبت به بندهاش زكريا...
و ایاتی در مورد درخواست و دعای حضرت زکریا به درگاه خداوند برای داشتن ذریه و فرزندی
صالحه که وارث حضرت زکریا و آل یعقوب باشه و مورد رضای خداوند...
و خداوند در جوابش این آیه رو میگه :
اى زكريا! ما تو را به فرزندى بشارت مىدهيم كه نامش «يحيى» است;
و پيش از اين، همنامى براى او قرار ندادهايم! (مریم 7)
قاصدک نازم اگر بدونی چه حالی شدم با خوندن این آیات......!!!
چشام پر از اشک شدن و چه زیبا باز هم حضور خدا رو حس کردم....!
گفته بودم من و بابایی دعاهامونو شروع کردیم و این روزها همیشه و هرلحظه
فرزندی صالح و سالم از خدا میخواییم که مایه چشم روشنی ما باشه و
خدا و ائمه ازش راضی باشن و جهادکننده در راه خدا باشه...
و با این آیات زیبا خدا به ما فهموند که دعاهامون رو میشنوه و انشالله اجابت میکنه....!!!
امید دارم که خدای مهربون فرشته ی نازمون رو
با اولین کارت دعوتی که براش میفرستیم بفرسته پیشمون...